آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

آرتین عشق مامان و بابا

دومین مسافرت آرتین جان

1391/6/5 13:35
نویسنده : مامان آرتین
257 بازدید
اشتراک گذاری

دومین مسافرت آرتین به دورود بود. در واقع نمیشه گفت مسافرت یک توفیق اجباری بود و باز هم برای مراسم فاتحه.

روز عید سعید فطر یعنی 29 مرداد 91 ساعت 8 صبح بود که عمه فاطمه آرتین جون زنگ زد و خبر داد که پسر عمه باباعباس فوت کرده مامان معصومه هم بابا رو از خواب بیدار کرد و گفت که همچین اتفاقی افتاده. بابا عباس خیلی خیلی ناراحت شد چون واقعاً انتظار همچین خبری رو نداشت آخه دو روز پیش بود که پسر عمه بابا عباس با عمه شکر و شوهر عمه جون خونه بابابزرگ (بابای بابا عباس) بودن و ما هم رفته بودیم دیدنشون.

بنده خدا 20 روز بیشتر از بیماریش نمیگذشت که خدا اونو برد پیش خودش.همه مون خیلی واسش ناراحت شدیم مخصوصاً واسه خونوادش آخه اون ی دختر 4 ساله داره. خدابهشون صبر عطا کنه. ایشاله که جاش تو بهشت باشه.

خلاصه ساعت 2 ظهر بهمراه بابابزرگ و مامانبزرگ و عموها و عمه ها حرکت کردیم. مامان جون (مامان، مامان معصومه) هم همراهمون اومد. ساعت 8 شب رسیدیم اونجا و دو روزی موندیم و برگشتیم.

البته پسرم خیلی خوب بود و اصلاً مامانشو اذیت نکرد. (گوش شیطون کرابله)

قربونت بشم عزیز دل مامان ایشاله سفر بعدیت بری پابوس آقا امام رضا(ع). آخه پارسال که منو باباعباس رفتیم مشهد تو توی دل مامانی بودی و چند روز بیشتر نداشتی بعد از آقا امام رضا(ع) خواستم که ایشااله نی نی مون سالم باشه میارمش پابوست. ماچ

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهرداد
6 شهریور 91 21:53
ایشالله 1000 ساله بشه