آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

آرتین عشق مامان و بابا

خوش اومدی پسرم

1391/5/21 18:03
نویسنده : مامان آرتین
1,336 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه شما کوچولوهای قشنگ و مامان باباهای گلتون

میخوام از روز بدنیا اومدن پسرم براتون بگم.

آرتین عزیزم در روز پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391 ساعت 9:40 دقیقه صبح پا به این دنیای قشنگ گذاشت.

من و بابا جونش از شب قبل در حالیکه همه وسایلمون رو آماده کرده بودیم رفتیم خونه مامان جون(مامان، مامان معصومه) که فردا صبح زود بریم بیمارستان.

وای شب پر استرسی بود.نگران

از یک طرف خیلی خیلی خوشحال بودم که فردا پسر قشنگمو بعد از این همه انتظار میبینم از یک طرف هم نگران بودم هی میگفتم کاشکی همه چیز خوب پیش بره.

بالاخره هر طوری بود اون شب گذشت و صبح فرا رسید. من و بابا و مامان جون و عمو محمد(شوهر خاله طیبه) ساعت 7 صبح در حالی که مامان جون از زیر قرآن ردم کرد به طرف بیمارستان خصوصی آریا حرکت کردیم.

بعد از رسیدن به بیمارستان بابا عباس پرونده و وسایلم رو از پذیرش گرفت و داد بهم و راهیم کرد به سمت بخش زنان برا آماده شدن و رفتن به اتاق عمل.

در حالی که تمام تنم یخ کرده بود لباسهامو پوشیدم و با چند تا از خانمهای دیگه منتظر نشسته بودیم تا صدامون بزنن.استرس

بعد از یکی دو ساعت معطلی و انتظار منو صدا کردن و بردن اتاق عمل ....... (الان ساعت 9:20 دقیقه)

ساعت 12:15 در حالی روی بارانکارد بودم من آوردن به اتاقم.

اما من گیج گیج بودم. بخاطر اینکه وقتی رفتم اتاق عمل دکتر بیهوشی ی آمپول توی نخاع من زد تا از طریق سر شدن، خانم دکتر احمدی پسر قشنگمو بدنیا بیاره ولی بمحض اینکه دست بکار شد من همه چیز رو احساس میکردم(برش های متعدد شکممو)

وقتی بهش گفتم دکتر بیهوشی رو صدا کرد و بعد من دیگه هیچی نفهمیدم تا توی ریکاوری.

بله وقتی از ریکاوری منو بردن توی اتاقم ی نیم ساعت بعد عزیز دل مامان رو آوردن وقتی دیدمش همه دردهامو فراموش کردم(آخه خیلی درد داشتم)گریه

بعد از یک شب موندن توی بیمارستان فردا ساعت 12 ظهر مرخص شدم و بابا عباس با ی دسته گل خیلی خیلی خوشکل اومد دنبالمون.ماچ

وقتی رسیدیم خونه آقای قصاب با ی گوسفند سفید و خوشکل منتظرمون بودن و در حالیکه خاله طیبه و هستی کوچولو اسفند دود میدادن ما رو استقبال کردن.

این عکس موفعی که آوردنش پیشم.

خوش اومدی پسر مامان.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان یلدا
27 مرداد 91 22:42
سلام مامانی خوبی اهوازی هستی چون اهواز یه بیمارستان آریا داره نی نی رو خیلی نازی داری منم عمل شدم
مامان معصومه
2 شهریور 91 12:43
سلام مامان یلدا بله اهواز هستیم. مرسی از اینکه نظر دادی.
مامان سبحان جون
2 شهریور 91 19:55
سلام خاله جونی چه پسری ماشالا یه سری هم به ما بزنید