آرتینآرتین، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

آرتین عشق مامان و بابا

شروع شیطنت های نفس مامان

شیطنتهای آرتین مامان: 1- وقتی میخواد قهر کنه هی پشتشو از رو زمین بلند میکنه و غرغر میکنه. 2- دستشو تا مشت میکنه تو دهنش و یا شصتشو میذاره. اگه هم تو بغل کسی باشه ترجیح میده دست طرف رو لیس بزنه یا بمکه. 3-وقتی بیداره دوست داره فقط تو بغلت بشینه اگر دراز کشش کردی اینقدر غر میزنه و گریه میکنه تا بلندش کنی. مثل الان که داره به من غر میزنه. 4- وقتی حوصله اش سر میره انگشتشو میذاره تو دهنش و شروع میکنه به آواز خوندن. 5- موقع شیر خوردن گردنبند مامانشو میکشه، هی سرشو برمیگردونه به این طرف و اون طرف، یا یخورده شیر میخوره ی کم به مامانش نگاه میکنه و میخنده دوباره شیر میخوره. عزیز مامان با این کاراش بیشتر خودشو تو دل منو باباش جا می...
5 شهريور 1391

اولین مسافرت آقا آرتین

سلام به بچه های مهربون و دوست داشتنی امروز سه شنبه 13 تیرماه سال 91 ساعت 6بعدازظهره که صدای زنگ تلفن خونمون بصدا دراومد مامانی گوشی رو برداشت دید که خاله طیبه پشت خطه. مامانم گفت خیر باشه الان که شما باید با هستی کوچولو هنوز خواب باشید بعد خاله طیبه گفت که پدر عمو محمد فوت کرده (یعنی پدر شوهر خاله طیبه) مامانی خیلی خیلی ناراحت شد آخه پدر عمومحمد خیلی آقای خوب و مهربونی بود. خدارحمتش کنه بعد خاله طیبه گفت که ما تا یکی دو ساعت دیگه میریم فرودگاه که هرطوری شده با پرواز بریم آخه خونه بابای عمو محمد تهرانه. مامانمم گفت برید خدا پشت و پناهتون باشه. بعد مامانم رفت تا به باباعباس بگه همچین اتفاقی افتاده (آخه بابا عباس تو حموم بود ) خلاصه س...
3 شهريور 1391